ندارد
علیرضا آذر – اتاق
Alireza Azar Ft. Amirabbas Golab And Milad Babaei Otagh
متن آهنگ
متن آهنگ اتاق ازمیلاد بابایی،امیر عباس گلابنقش یک مردمرده در فالتتوی فنجانمانده بر میزمخط بکش دورمرد دیگر راقهوه ات را دوباره می ریزمزندگی از دروغ تا سوگندخسته از زیر و روی رو در روزیر صورت هزارها صورتخسته از چهره های تو در توچشم بستی به تخت طاووسمدر اتاقی که شاه من بودممرد تاوان اشتباهت باشآخرین اشتباه من بودمچشم واکردم از تو بنویسملای در باز و باد می آمداز مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد می آمدمفت هم بوسه ام نمی ارزدوای از این عشق های دوزاریهی فرار از تو سوی خود رفتنآخ از این مردهای اجباریمثل ماهی معلق از قلابزیر بار الاغ ها مردنبر چلیپای تخت ها مصلوببا خودت در اتاق ها مردنزندگی از دروغ تا سوگند خسته از زیر و روی رو در روخسته از چهره های تو در توبی گناه از شکنجه ها زخمیپشت هم اتهام ها خوردنهق هق از درد و الکن از گفتنانتهای کلام رو خوردنغرقه در موج های پیش آمدگوشه ی گوش های دور از منپشت سکان خدا نشستم وباز هم ناخدا پرستیدمدل به دریای هر چه باداباد غایقم را به بادها دادمناگزیز ار گریز از ماندنتوی شیب مسیر افتادنبادبان پاره عرشه بی سکانقایقم رفت و قبل ساحل مردپیکرش داشت وقت جان کندنروی گل ها تلو تلو می خورددستم از هرچه هست کوتاه استاز جهان قایقی به گل دارمبشنو ای شاه گوش ماهی هادل اگر نیست درد و دل دارمچشم واکردم از تو بنویسملای در باز و باد می آمداز مسیری که رفته بودی داشتموجی از انجماد می آمدبا زبان ،با نگاه ،با رفتن، زخم جز زخم های کاری نیستپای اگر بود پای رفتن بوددست اگر هست دست یاری نیستاز کمرگاه چله ها رفتنداز پی تیرها نباید گشتچشم بردار علیرضا بس کناز کمان رفته بر نخواهد گشتآسمان هیچ سربلندی بوداز صعودی که نیست افتادملااقل با تو بال واکردمزندگی را اگر هدر دادماستخوان وفا به دندانمزوزه از سوز مثل سگ مردنزندگی چوب لای چرخم کردپشت پا پشت استخوان خوردنلاشه ی باد کرده ای بودمآمد از روبرو ولی نشناختصورتی را که دوستش میداشتچهره چرخاند و تف بر زمین انداختاین منم مرد تا همین دیروزمرد پابند آرزوهایتمرد یک عمری کودکی کردنلا به لای بلند موهایتخاطرت هست روزگارم راجایگاه مقدسی بودموزن یک عشق روی دوشم بودمن برای خودم کسی بودممن برای خودم کسی هستمدور و برخورده عشق هم کم نیستآن که دل از تو برد هر کس هستبند انگشت کوچکم هم نیستمیشد از وردهای کولی هاباد و آه قسم طلسمت کردمی شد آن سیب سرخ جادو رااز تو پنهان و با تو قسمت کردمی شد از خود بگیرمت امازور بازو به دست هایم نیستمی شد از رفتنت گذشت اماجان در اندازه های پایم نیستزندگی سرد بود اما خوبخانه و سقف و سایه ای هم بودگهگداری نوشته ای چیزی از قلم دستمایه ای هم بودزندگی سرد بود اما عشق می توانست کارگر باشدمیتوان قطب را جهنم کردپای دل اگر در میان باشدخواب دیدم که شعر و شاعر راهر دو را در عذاب میخواهیاز تعابیر خواب ها پیداستخانه ام را خراب میخواهی؟دست در دست دیگری برگرددست در دست دیگری برگردخانه ام را خراب خواهی کرددیگر ای داغ دل چه میخواهیاز چنین مرد زیر آواریرد شو از این درخت افتادهمیتوانی که دست برداریلحن آن بوسه های ناکرده استبیت ها را جدا جدا کرده استگفته بودی همیشه خواهی ماندسنگ بارید شیشه خواهی ماندگفته بودی ترک نخواهی خورددین و دل از کسی نخواهی بردگفته بودی عروس فرداییبا جهانم کنار می آییگفته بودی دچار باید بودمرد این روزگار باید بودگفته بودی بهار در راه استماه باران سوار در راه استگفته بودی ولی نشد انگاردست از این کودکانه ها بردارگفته بودم نفاق می افتداتفاق اتفاق می افتدگفته بودم شکست خواهم خورداز تو هم ضربه شست خواهم خوردگفته بودم در اوج ویرانیاز من و خانه رو بگردانیهر چه بود و نبود خواهد مردمرد این قصه زود خواهد مردماجرا زخم و داستان ها دردنازنین پیچ قصه را برگردنازنین قصه ها خطر دارندنقش ها نقش زیر سر دارندنازنین راه و چاه را گفتمآخر ِ اشتباه را گفتمگفتم اما عقب عقب رفتیشب شنیدی و نیمه شب رفتیدیدی آخر نفاق هم افتاداتفاق از اتاق هم افتاداز اتاقی که باز تنها ماندپر کشیدی و لای در واماندچشم وا کردم از تو بنویسملای در باز و باد می آمداز مسیری که رفته بودی داشتموجی از انجماد می آمدبا دعاهای پشت در پشتمباید این درد مختصر میشدحرف ها را به کوه می گفتمقلبش از موم نرم تر میشدبین این ماههای هرجاییماه من در محاق می افتدقصه در خانه پیش می آیداتفاق از اتاق می افتددر اتاقی که پیش از این هادر سرت فکر رفتن داشتدر اتاقی که روی کاشی هاشپشت پاهات آرزو می کاشتلای دیوارها چروکیدندر نمایی که تنگ تر میشدهر چه این دوربین جلو می رفتمرگ من هم قشنگ تر میشدخارج از قسمتی که من باشمدر اتاقی که ضرب در مردمنان از این سفره دور خواهد شدده طرف داس و یک طرف گندمنقش یک مرد مرده در فالتتوی فنجان مانده بر میزمخط بکش دور مرد دیگر راقهوه ات را دوباره می ریزمچشم بستی به تخت طاووسمدر اتاقی که شاه من بودممرد تاوان اشتباهت باشآخرین اشتباه من بوددردسرهای ما تفاوت داشتمن سرم گرم پای بستن بودنقشه های می کشید چشمانتچشم ها چشم دلشکستن بوددر نگاهت اتاق زندان استاین طرف سفره های اجباریآن طرف تر بساط خود خوردنهر طرف حکم دیگر آزاریغوطه ور در سیاه شب بودنصبح فردای آنچه را دیدندر خیالم نرفته برمیگشتهم تورا هم مرانبخشیدمجای پاهای خیس از حمامتا اتاقی که رفتنت را رفتیک قدم مانده بود تا برگردیک قدم مانده تا تنت رارفت چشم وا کردم از تو بنویسملای در بازو باد می آمداز مسیری که رفتی بودی داشتموجی از انجماد می آمدرفته کوله پشتی ات هم نیسترفتی اما اتاق پابرجاستگیرم از یاد هردومان هم رفتخاطرات چراغ پاربرجاستشاهدان حرف های پنهان اندآن چراغی که تا سحر می سوختگوش خود را به حرف ما میدادچشم خود را به چشم ما میدوختلای در باز و سوز می آمدقلبم آتش فشانی از غم بودعقده ها حس و حال طغیان داشتکنج پا گرد یک تبر هم بودزیر پلکم تگرگ باران بوددر اتاقم هوا که ابری شدرو به آیینه حرص ها خوردمکینه ام سینه ی ستبری شدرو به برفی سپید می رفتمرد پاهات رو به خون میرفتمثل گرگی که بوی آهو راعطر موهات تا جنون می رفتبا نگاهی دقیق میگشتمهی به دنبال جای پا بودمذهن هرآنچه بود را خواندملای جرز نشانه ها بودمتا نگاهی به پشت سر کردمپشت هر جای پا درختی بوداین درخت ها هویتم بودنمن ،تبر، انتخاب سختی بودترسم از مرگ بیشتر میشدتا تبر روی دوش چرخاندمهر درختی که ضربه ای میخوردزیر آوار درد می ماندمتوی هر برگ هم تو ، هم من بودساقه ها ، ساقه پای ما بودندآن تبر حکم قتل مارا داشتاین درختان به جای ما بودند
دانلود آهنگ علیرضا آذر به نام اتاق با لینک مستقیم و رایگان در دو کیفیت خوب (۱۲۸) و عالی (۳۲۰) به همراه متن آهنگ اتاق علیرضا آذر
دانلود همه آهنگهای علیرضا آذر در بزرگترین مرکز جست و جو و دانلود رایگان و پرسرعت آهنگ های ایرانی | آواکاو
Alireza Azar Ft. Amirabbas Golab And Milad Babaei OtaghDownload Mp3 320 & 128 + Lyrics Text
ثبت نظر